استقلال وجودی نسبت به ماسوی
اول شب وقتی به آن ماه زیبای تمام نگریستم، پاک از خاطرم رفته بود که خسوفی در راه است... و سحر که دوباره به آسمان نگاه کردم، او همان ماه خواستنی همیشگی بود.. او در گرفتگی نماند؛ در تاریکی نماند چون باور ما روشنی او بود.... او خودش را دوباره کامل کرد و نشان داد که هست حتی بعد از اینکه زمین به او پشت کرد.. زمین به او پشت کرد یا نادیدهاش گرفت؟... ولی ماه در زمین اینگونه شد، در آسمان همان ماه بیعیب و نقص قشنگ بود... جدا از این مطایبهها، من برداشت خاصی به ذهنم رسید. ماه هم که باشی، ماه تمام هم که باشی، وقتی پشت کسی دیگر بروی، در سایهی کسی دیکر قرار بگیری، به تصور اینکه با بهرهگیری از وجود او به جایی برسی، هیچوقت به آنچه که استحقاقش را داری و میتوانی نمیرسی.. هرکسی باید خودش باشد، به وجود شخصیت متمایز خودش متکی باشد تا ممتاز شود..................
- ۹۷/۰۵/۰۶