نمود و وانمود
يكشنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ب.ظ
یکبار خیلی وقت پیش، با رفیقی نشسته بودیم. حرف حافظ هم به میان آمد و بحث تفال به دیوان او. برایش تفالی زدم. در مقابل به او گفتم تو هم برای من تفال بزن. شعر خوبی آمد، شعری سراسر بهروزی و خوشی و یکی از شعرهای حافظ که معنای اصلی آن وصل است و دیدار.. گفتم حافظ است دیگر، نگاهی به تعبیر کرد و با حالت خاصی که خب ناخودآگاه بوده و بیمنظور البته، گفت اینکه واقعا به حال و روز تو نمیآید.. او خب حال و روز شخصی و جزیی مرا نمیداند ولی خب کلیت حال و روز مرا میداند و به گوشش میرسد.. رفیق خوب من است و من هم خیلی دوستش دارم ولی خب، بحث رودروایسی نیست ولی خب انسان خوشایندش نیست نقاط ضعف، سرشکستگی یا نه اینها نه بعضی چیزهایش که امر شخصی هستند اینطور نمود کند که نتیجهای جز سر به زیریاش نداشته باشد... بحث، هیچ...
- ۹۷/۰۶/۱۱