مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

سکوت و هم‌چشمی

پنجشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۰۰ ب.ظ


شما حرفی برای گفتن داشته باش، من ساکت میشم...   وقتی حضرتعالی حرفی برای نگفتن داری، من ساکت نشم؟!... پس من ساکت میشم که تو حرف بزنی، تو حرف میزنی که من ساکت بشم، تو حرف نمیزنی که من حرف نزنم، من حرف میزنم تا تو حرف بزنی، مم ساکت میشم که تو به حرفم بیاری، تو ساکت میشی که یه چیزی رو به زبون نیاری، من نگاهت میکنم که به حرفت بیارم، تو حرف میزنی که گوش بهت بدم، من دل میدم تا تو اینطوری حرف میزنی، من تاییدت میکنم که ادامه بدی، تو ساکت میشی که من بذارم برم، من حرف میزنم تا تو ادامه بدی، تو ادامه میدی ولی با دیوار ادامه میدی، من روم به دیوار ساکت میشم، دیوار رو نگاه میکنی که من حرف بزنم، من حرف میزنم و تو ساکتی، من از تب و تا می‌افتم و ساکت میشم، تو نگاهت رو از دیوار برمیداری و به من نگاه میکنی، من نگاهم را به حروف میدوزم و حرف میزنی و حرف میزنم و حرف میزنیم... : "نشود فاش کسی آنچه میان من و توست، تا اشارات نظر نامه‌رسان من و توست / گوش کن با لب خاموش سخن میگویم، پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست..."

(نمیدونم چی شد که به اینجا رسید جملات ادامه‌دار و بیت سایه به ذهنم رسید و قسم به بیابان بی‌علف که پایان سخن شعر است و حقیقت شعر سکوت.... :)

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی