عر بزن گوسالهههه
عشق اندازه پشم ارزش نداره. باید وقیح بود. _آخ ددی چی شده؟ خدا از اون بالا میاد بگه چی شده؟ یه مردک نره خر میگه چی شده؟ کی دلش میسوزه الاغ؟! کی به پات میشینه کرم آسکاریس؟ کی پاپیات میشه ژوپیتر بیحلقه؟! بابا چیه، چخبرته چی میگی تو، خودت رو کردی که کردی به نار سقر، وظیفهات بود، دردت اومده مامانی؟! به تخم اسب حضرت عباس، میخواستی بری جلو یا پاره کنی یا پارهتر بشی، نشستی ابرا رو نیگا کردی خب چیز تو اون کلهات نیگا کن به گوساله بغل دستیت ببین چیکار کرد مگه اون، مگه چی ارائه داد مگه اون مگه چه گهی میخوره مگه اون(این مگه اونش زیاده جدی نگیرید) توی گوسالهصفت که اندازه .یر گوساله سامری قیمت نداری ادا تنگا رو درمیاری؟ نکنه فکر کردی دست از چیزت دربیاری ید بیضاء خواهی کرد؟ آخه پفیوز دوزاری بشین سر جات معلوم نیست یه ثانیه دیگه اصلا هستی یا نه اونوقت رفتی تو زرت و زورت ابروی غمزده؟ آخه گوسالهی خرس قهوهای، چه گهی خوردی چه گهی داری میخوری که هرکی رد میشه یه دور روت میگیره، فکر میکنن حق دارن اصن، تقصیر خود گوسالهته نفهم، بفهم. خودت رو به شخ دادی دیگرون هم انگار نه انگار به... لاالهالاالله، چی بگم به توی کله .یری آخه.. دلم برات میسوزه احمق بیشعور، به علی دلم برات میسوزه گلابی، میخوام کلهات رو محکم بکوبم تو سینهام بگم عر بزن مادرمرده، عر بزن گوساله، بذار دلت باز بشه بیکس خوار و خفیف شده... عر بزن گوسالهههههه... بذار غصههات بریزه بیرون، حرفهای نگفتهات بپاشه تو دیوار، بذار همه بشنون تو هم بلدی فحش بدی، بابا تو لال نیستی کر نیستی میشنوی میفهمی چی حسابت کردن، میشنوی چه دری وریای بهت میگن و سرافراز از اینکه تو زبون به دهن گرفتی به چیزیشون نمیگیری... ای بر پدر و مادر خرمگس معرکه لعنت! این چه دنیاییه اوس کریم، معجون فروشی درست کردی؟! آخه من گوساله رو چه به زندگی، چه درهم برهمیه آخه، بستنی ریختی، مغز پسته و بادوم ایضا، خامه، موز آناناس، بادوم هندی عسل ریختی روش، آخه من گه رو چرا زدی تنگش؟ دیدی؟! هی من به خودم گفتم گه همه فقط من رو دیدن انگار من فقط گهم. باشه اشکل نداره، موقع رودررویی با آینه برای اونا هم فرامیرسه، بترسید از اونروزی که ببینید در باطن ذاتتون به قول حضرت عمام چه معجون قهوهای لول میزنه؛ اونوقت بهتون میگم چخبر لولیا! اندازه بز...
- ۹۸/۰۸/۲۰