مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

وصیّت

چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۰۰ ق.ظ

 

 

 چرا نمیخواهی قبول کنی، از چه فرار می‌کنی و از چه دم می‌زنی مصطفی؟! گذشته زیبا بود، گذشته فوق‌العاده زیبا بود، این کار شیطان است که می‌خواهد در تو بدمد که این حس را بکنی، این حس را داشته باشی که همه چیز تا چه اندازه غمبار و اندوهناک بوده است... نه اینطور نیست، ابدا اینطور نیست، بله، تلخی و دلخوری‌هایی هم بوده، انتظاراتی بوده توقّعاتی بوده، نامرادی‌ها و ناسازگاری‌هایی بوده، ناراحتی‌ها و تنهایی‌هایی بوده و اشتباهات و گناهانی که تو مسبّبش بوده‌ای، امّا هر چه بود در قالب یک معنای ویژه و احساس خوب بوده، مهمتر از همه اینها تو کسی نبودی که بخواهی بد باشی، مصطفی باور کن تو آنچنان هم بد نیستی، چرا یادت رفته است که تو از بدی گریزان بوده‌ای همیشه، از اندیشه بد گریزان بوده‌ای همیشه، این خیلی خوب است این شگفت‌انگیز است که تو هم می‌توانی بخشی از خوبی و انسانهای خوب باشی... تلخی نکن، به خدا با خودت اینقدر تلخی نکن، اینقدر به خودت فحش و فضاحت نثار نکن، تو مستحقّ این همه ناملایمتی و ناراحتی و تنهایی نیستی، خودت را در آغوش بگیر، بعد از همیشه که هیچکس تو را در آغوش نگرفته‌است، این بار تو جرئت کن و خودت را گرم در آغوش بگیر... تو می‌گویی چرا از آن انزوا دوباره به انزوا رسیدم، حاصل این همه تلاطم و آشوب پس چه بود؟! بله، سخت است امّا تو آنقدر هم دست خالی به ساحلی دوباره قدم نگذاشته‌ای و با چشمان خودت می‌بینی تا چه اندازه خوب توانستی خودت را چون ناخدایی کارکُشته از دل طوفان بیرون بیاوری، این کشتی طوفان‌زده و شکسته شده را واقعا خدایی از غرقاب سهمگین نجات دهی... تو فوق العاده نیستی، باور کن که هیچوقت هم قرار نیست باشی، خودت را همینطور که هست بپذیر، هر کس که تو را پذیرفت در کنارش گیر و با هر کس تو را رها کرد و دشنام گفت کنار بیا.. دنیا وحشتناکتر از آن است که ما انسانها به هم سخت بگیریم و بخواهیم همدیگر را به هم تحمیل کنیم و بر سر همدیگر بکوبیم... جای ما اینجا نیست، جای ما بهشتی است که خدا وعده داده، جایی که ظلم و نابرابری و اخم و ناراحتی در آن معنا ندارد و خوبی است و خوبی، مگر ما دنبال هم چنین جایی نیستیم، مگر رویای ما این نیست که زمین را چنین مکانی بکنیم، امّا باور کنیم این تلاش ما تنها بر ضدّ ماست، باید دست از تلاش برداشت، دست از جنگ برداشت و صلح را پذیرفت و با نگاه به آسمان و مدد جستن از خدای آسمانها و زمین‌ها آرام آرام به سرزمین موعود الهی قدم برداریم... نمی‌خواستم به اینجا برسد حرفهایم ولی بدک هم نیست... می‌خواستم این وصیّت را بکنم که... اللهم اغفر و ارحم و تجاوز عمّا تعلم، انّک انت الاعزّ الاجلّ الاکرم...

...

آهنگ: تصنیف جذبه‌ی ماه، بنان

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی