مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

بیقرار

جمعه, ۲۲ فروردين ۱۳۹۹، ۰۵:۰۰ ق.ظ

 

 

 کدوم آهنگ است که شنیدنش به شدّت محزون و غمناکتون میکنه؟! من الآن بخوام بگم اونطور که به ذهنم میرسه همه‌اش به نوعی از قربانی‌ه :)

۱) ای باران؛ چقدر با این لامصب گریه کرده‌ام تا بحال، به خصوص به جهت پلانی که سرگرد فتّاحی (پیر داغر)  بالای قبر محبوبش که لعیا زنگنه بازی میکنه ایستاده و بارون میزنه.. مدار صفر درجه

۲) قطعه بیقرار.. که قربانی غزلی از سایه رو میخونه و هروقت گوش میدم انگار غم دوعالم به کلّه‌ام و قلبم سرازیر میشه، جالب بود که از یکنفر دیگه هم شنیدم که همین حس رو داشت از بس آهنگش هم بدمصّب داغون کننده است...

۳) ارغوان از قربانی و اون یکی آهنگی که یه شعر از فریدون مشیری رو میخونه که به گمانم اسمش آخرین جرعه جام باشه.. کلا اون آلبوم حریق خزانش چقدر غمه.. وحشت، تاریکی، تنهایی، سکوت و حس نیافتن معنای زندگی و یک راز کهنه‌ی پنهان در روح و حس قتلهای زنجیره‌ای :) کشتار مردم وسط خیابون، فرار، زندان، مرگ، بگم دیگه چقدر که چقدر مصیبت‌زده است این آلبوم...

 

خلاصه این سه تا و چه بسا چیزهای دیگر... البتّه شاید توجّه به این موضوع که بعضی از این آهنگها رو دقیقا در روزهایی از گذشته گوش میدادم که غرق احساسات عجیب و غریب تنهایی و غم و هجران بودم بی‌تاثیر نباشه.. خود این آهنگها به تنهایی روضه مکشوفه هستند چه برسه که حالت و فضای پیرامونی‌ات هم مقوّم باشه...

تذکار: اگر حالتون گرفته است به هیچ وجه، تکرار می‌کنم به هیچ وجه سمت این آهنگها نرید؛ با تشکّر :)

القصّه آخر مجلسی یک دعا بکنم و التماس دعا:) خدایا! ما را از همه‌ی غمهای مجازی (غیر واقعی) برهان و به طمانینه و خنکای رضوان خودت برسان... الهنا آمین..

 

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی