مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

این المفر

دوشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۶:۰۰ ق.ظ

 

 

 شدیدا مشتاق دیدار کسی هستم که مرا بفهمد، با تمام زوایای پنهان و آشکارم... و مهربانانه و صادقانه و صمیمانه مرا به خودم بازنماید... می‌دانم هم‌چنین کسی نه برای من که برای هیچکس احتمالا وجود ندارد، امّا چه کنم، یک دلتنگی عجیب و غیر قابل فهمی و یک غم پنهان گاه به گاه وجودم را مشتعل می‌کند و مرا به حسرت عجیب نبودن می‌کشاند... نمی‌دانم چه باید کرد، جز مرگ که آخر کار است، راه چاره و درمانی در حین زیستن نمی‌یابم... احساس می‌کنم به عالم و آدم مدیونم و وظیفه‌ام را آنچنان که باید در قبال آشنا و غریبه انجام نداده‌ام؛ گرچه می‌دانم این احساس گزافه‌ای است ولی دست خودم نیست... نمی‌دانم راه من چیست، وظیفه من چیست، زندگی من کجاست، آیا من لایق دوست داشتنم؟ اصلا آیا من لایق زیستنم؟ خب بله خدا جان به این تن هدیه کرده است که حتما چیزی در آن می‌دیده است که... پس کجاست آن چیزی که من باید به سمتش گام بردارم؟! خسته‌ام، ذهنم یاری نمی‌دهد، گذر ساعات و روزها از دستم دررفته است، با دوستان در ارتباطم ولی این کفاف قلب پراضطرابم نیست، انگار چیزی در درون من نیست، چیزی در درون من ناقص است که نبودنش احساس می‌شود، من سلیمان نیستم که بگویم هدهدم برای آوردن پیغامی رفته است، در بیخبری‌ام در سکوتم، در بیچارگی‌ام... راه گم کرده‌ام، واقعا در بیابان مانده‌ام؛ هر چه امّن یجیب می‌خوانم ندا مرا درنمی‌یابد، آوازی به من نمی‌رسد... به راستی باید چه کنم؟ چقدر باید باید باید نباید، پس چرا عرصه برای یک تاخت و تاز مهیّا نمی‌شود؟ چرا کسی بی‌پرده و بی‌تظاهر مرا در آغوش نمی‌کشد؟ من کسی نیستم که خودم را با چیزهای کوچک گول بزنم، دیگر از فریب دادن خودم خسته شده‌ام... بزرگترین نقص من چیست که راه عزم را بر من می‌بندم؟ من کسی هستم که اگر راه را بشناسم از خار و دلِ زار و دزد قافله ترسی ندارم... نمی‌دانم، کاش یک خط پاسخ روشن بود برای ما... حتّی خواب نیز نسخه ناقصی از بیداری است... رویایش واژگونه است و کابوسش زهر مضاعف، این زندگی!...

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی