ماییم و غممان
شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۰ ب.ظ
غم برای اینکه چرا غم! غم مضاعف، شرم از وجود غم، ضعف از نرفتن غم، لالمانی از عدم بیان غم، استیصال از پیشامد غمی نو، یاس از عدم توانایی و اصولا نیامدن فردا، غم برادر مرگ نبود ولی برای شب، خوب پدری کرد... میشود کتمانش کرد یا حتّی پذیرفت؟! غم سِر نیست که کتمانش کنی، ار چهرهات معلومه، غم شب نیست که ببینیاش، غم آفتاب پرست است، خوب رخ عوض میکند و بدیاش این است که آفتاب پرست است، نزدیک حقیقت قدم میزند و آنچنان به سمتت میآید و آغوش میگشاید که از خوبیاش گریهات میگیرد، غم همدرد خوبی است و برای همین بیآنکه بخواهی ماندنی است، آیا جزای نیکی جز نیکی است؟!...
- ۹۹/۰۹/۲۹