که این معامله با دیگری نخواهم کرد
سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ق.ظ
اگر در مقام مواجهه با من قدرشناس میبودی، حال امروز من اینگونه نبود... امّا نگران نباش که این معامله با دیگر کس نخواهم کرد...
صبا ز حال دل تنگ ما چه شرح دهد
که چون شکنج ورقهای غنچه تو بر توست
نه من سبوکش این دیر رندسوزم و بس
بسا سرا که در این کارخانه سنگ و سبوست... هر چه هست و بود دیگر بگذریم اگر جای گذری و راه گذاری باشد.. هر چه بود گذشت و هر چه هست میگذرد، بر سر تو و در دل تو...
ماییم در هیچ صوابی نزده
با تو نفسی به هیچ بابی نزده
افسوس که در خاک شوم باد به دست
بر آتش سودای تو آبی نزده...
- ۰۰/۰۱/۱۷
مولانا
تا درد نیابی تو به درمان نرسی
تا جان ندهی به وصل جانان نرسی