ابتذال بودن یا بودن ابتذال
دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۴:۲۷ ق.ظ
گاهی احساس میکنم دربرابرم تا چشم کار میکند ابتذال است و چیزی جز ابتذال باقی نمانده است. نمیگویم عقابی بر فراز آسمان که همانند کرکسی که روی تخته سنگی چمباتمه زده و نگاه ماسیدهاش را به ابتذال دوخته، گویا هیچ احساسی جز نگریستن به آنسو، لاشهی ابتذال، ندارد و انگار جایی بهتر از اینجا نمیشناسد، با این تفاوت که او مترصّد فرصتی است تا شکمی از عزا دربیاورد و من آنقدری سیر هستم که از دست و پنجه به ابتذال آلودهتر کردن احتراز کنم؛ سیر از ابتذال امروز و دیروز، سیر از ابتذال فردای همیشگی و سیر از بودن در و نگریستن به و دویدن تا و غصّه خوردن از دست ابتذال...
- ۰۰/۰۲/۰۶