تنهایی در ازدحام
جمعه, ۱۴ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۰۰ ب.ظ
فکر آمدن فردا و فرداها را که میکنم غصّهام میگیرد.. و این چیزی است که میگوییم روح زندگی در من و امثال من کشته شده.. روحی کشته شده و جسمی به اسارت گرفته شده.. با تصوّر این مطلب، من به کدام سمت و سو قدم برمیدارم و اصلا بود و نبود من در این عالم و ازدحام آدم و حیوان چه فرقی میکند؟! حاشا که غبطه خورم و حسد برم بر این و آن و حاشا که بخواهم به رنگ این و آن دربیایم ولی بد عذابی است این زجر مدام و تنهایی در ازدحام...!
- ۰۰/۰۳/۱۴