مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

چه فایده

چهارشنبه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۰۰ ق.ظ

 

 

 خدایا من بنده‌ی ناشکرت تو را در نعماتت دیدم، مرا در این شدّت رها نکن.. زندگی همینه یا راه رو کلا دارم اشتباه میرم؟! خسته‌ام از این شبها، از صبح فردا، بگذار نسیّا منسیّا باشم، بگذار محو شوم، هیچ نمیخواهم، میخواهم ولی دیگر نمیخواهم، بگذار به حال خودم باشم، آه که چقدر جاهل و ساده‌دلم، من هیچ نمیدانم، من هیچ بلد نیستم حتّی سخن گفتن با تو و جایگاه تو، دقیقا برای چه چیزی مرا آفریده‌ای؟! حالم از این ژست فیلسوف مداری بهم میخورد، سوال من ژست نیست درد من است، مرا میبینی؟ تمام درد مرا؟ میبینی و هیچ نمیگویی؟ بیکار نیستی ولی مگر بیکار بودی که آفریدی مرا؟ حوصله خواندن ندارم، این مردمان شوق خواندن را از من گرفته‌اند، شوق دیدن ندارم، این مردمان حوصله‌ی نگریستن را از من گرفته‌اند.. من _احساسم این است_ من دیگر هیچ ندارم، یک لاقبای تمام و شاید بتوانم بگویم به مقام گر نبود جامه اطلس تو را دلق کهن ساتر تن بس تو را رسیده‌ام، گزافه نمیگویم و نمیخواهم از این تعبیر نمدی از تقدّس برای خودم دست و پا کنم.. امّا چه فایده؟!...

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی