سلامی به قاصدک
جمعه, ۲۲ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۰۰ ق.ظ
یا بخت من طریق مروت فروگذاشت، یا او به شاهراه طریقت گذر نکرد...
شوخی نگر که مرغ دل بیقرار من، سودای دام عاشقی از سر بدر نکرد...
مابقی ابیات....
....
یادش بخیر قاصدکها. آن قدیمترها بودند، حالا دیگر همانها هم نیستند... البته پیام کجاست، یار کجاست... قاصدک! تو مگر سبکبال نبودی؟ بیخیال نبودی؟ به من هم سری بزن، پیامی بیاور و شمیم مشاهدهای.. من مشتاق دیدار توام و آرزومند با تو پیوستن و به تو دلبستن، میخواهم خودم را به تو گره بزنم، مرا خواهی برد به آنجا که باید ببری... جداشدن ازاینجا که ایستادهام، خودش شاهکاری است؛ اعجاز آمدنت و قدمهای معطرت را میخواهد.. میخواهم با کاروان لطافت و پاکی، به دشت یکرنگی سفر کنم. کجایی قاصدک!؟ صداقت نصیب تو باد... از یاد نرفتهای، عشق را به یاد ما بیاور...
- ۹۶/۱۰/۲۲