مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

۶ مطلب در دی ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

 

اگه نیاز داری کسی دوستت داشته باشه، خودت خودت رو دوست داشته باش!

 

 

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر، سحر نزدیک است:

هردم این بانگ برآرم از دل:

وای، این شب چقدر تاریک است!

 

 

 

 

جدیدا هر کودک چندساله و نوباوه‌ای را که میبینم نگاهم حالتی میگیرد، شاید آینده‌ برای او رنگی‌تر باشد ولی با خودم میگویم چقدر راه دارد تا شیرفهمش بشود اوضاع از چه قرار است، حال که سرخوش و فارغانه میدود و میخندد و به بازی میگیرد همه چیز را و به خواب میرود! شاید به خودم برمیگردم که آیا حاضرم از اوّل شروع کنم بلکه راه جدیدی را آغاز کنم، شاید قرعه‌ی بهتری این بار برایم بیفتد! جواب امّا این است: نه! خسته‌تر از آنم و ترسان و فهمی این مطلبم که نه، خیلی چیزها تغییر نمیکند و زندگی تا بوده همین بوده و نمیشود به سودای عیشی بیشتر، رنج و فقدان آن را انکار کرد...!

 

 

مدام سایت شاخص آلایندگی هوا را چک (بررسی) میکنم! میخواهم بدانم در کدام هوا تنفّس میکنم، در کدام هوا زیست میکنم، شاید میخواهم بر این نکته صحّه بگذارم که تمام دلیل بدحالی‌ام بیحالی‌ام بی‌هوایی خودم نیست، هوا در همه جا به نوعی اشکال دارد!...

 

 

نه اینکه خجالت نکشم ولی دیگر آنقدرها هم از اینکه دیگران بدانند یا بفهمند خجالت میکشم یا نمیکشم، خجالت نمیکشم! این به نوعی در بقیّه مسائل هم صدق میکند، در اینکه آشفته‌ام خسته‌ام داغانم حیرانم در راه مانده‌ام ره گم‌کرده‌ام آه در بساطم نیست حتّی نیمچه سکّه‌ی امید ته جیبم سنگینی نمیکند و و و!

 

 

هیچ جا هیچ خبری نیست، حوصله‌ی هیچی نمونده.. باید به غصّه خوردن ادامه بدم..