مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

توی آشفته‌بازار، تویی سالار

يكشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ۱۱:۰۰ ب.ظ

به علی...

...یه دفعه موبایلم این رو پخش کرد: چون دهان بستی دهانی باز شد، تا خورنده لقمه‌های راز شد، الی‌آخر و بعد ربنا... چه روحانیتی چه احساسی چه نوایی.. یاد ماه‌مبارک افتادم.. خدایا! باوفا! این رسمش‌ه؟ رفتیم که رفتیم؟ مگه خودت نمیگی عطا میکنی بی‌آنکه از تو بخواهند، حتی اگر تو را نشناسند.. باوفا! اینه آیین مهر و وفا!؟ از کریم بخواه و ...توسل، دعا، نذر.. تو زیر بغل ما رو نگیری دست ما رو نگیری پس کی بگیره؟ چندوقتی بود به این رسیدم که نه، دعا فایده نداره، شاید من کسی نیستم، هرچند خودت گفتی دست اون کج و معوجا رو بهتر میگیری ولی خب، من مشکل‌دار هرچی، میگم با خودم شاید قواعدی هست قوانینی هست... گفتم اگه تا الآن قرار بود چیزی بشه چیزی ببینم لطفت رو نشون بدی شده بود...باز گفتم دعا برای هم فرق میکنه... خب، من صبرم تموم شده تو رو حضرت عباسی؛ گفتم حضرت عباسی یعنی شفاعت خوبا هم تاثیری نداره؟ نذار اینطور بشه، اینطور فکر کنم... رفیقم یه چیزی گفت دلم سوخت‌ براش و برا خودم. اینه؟ اینطور هوای ما رو داری؟ نذار دستمون بمونه تو پوست گردو.. بنده‌نوازی کن اطمینان و ایمانت رو به قلبمون بچشون و اون نتیجه خوب‌ه رو رقم بزن.. دست ما رو جدا نکن، دل ما رو بهم نزن، این دل آشوبه... روسفید کن خوب بودن رو، خدا چی دارم میگم تو رو حضرت عباسی، ما رو پیش خودت نگهدار. خودت میدونی چی میگم، ف نگفته همه جا رو فرحزادی....

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی