بدین صورت زیبا
مشکل اینجاست که از یه طرف داری، از یه طرف هم میگی خب ندارم. اگر جیبت خالی بود یا سوراخ بود شاید خیالت راحتتر و حسابت با خودت مشخصتر بود...
...
باری، من همیشه دوست داشتم حالتهای مختلف رو امتحان کنم. حداقلش اینه خیلی تو فکر یه حالت خاص نیستم که همیشه اونطور باشم. گاهی شلختگی حتی لازمه ولی تمیزی همیشگی باید باشه. برای من تمیزی و پاکی خیلی مهمتر از خوشتیپ بودنه حتی.. شاید یه روز پروفسوری رو و حتی انواع دیگه رو هم امتحان کردم؛ شاید خوشم اومد و یه نفر هم بهم گفت بهت میاد و حرفش به دلم نشست... ولی من نسبت به اونهایی که یا همیشه میزنن و از ته ندارند و یا همیشه به یه اندازه دارند سوال دارم، خسته نمیشن؟ مثلا پدرم حتی... حالا باز برای یه نفر گذاشتنش یه نماد، سنت، وظیفه است یک مقدارش حالا آدم میگه عادت کرده ولی کسی که میتونه حالتهای دیگه رو امتحان بکنه چرا نمیکنه؟ یعنی همین بیشتر بهش میاد که هست؟ شاید یه حالت دیگه بیشتر بهش بیاد و بهش تیپ جالب جذابی بده.. نمیدونم والا.. البته این هم هست که سنین مختلف و حالتهای متفاوت هم دخیله در این مطلب آمدن یا نیامدن. برای همین میگم باید تنوع رو تجربه کرد... من که دوست دارم حالتهای مختلف رو امتحان کنم، البته هر لحظه به یک شکل شدن نهها که هرلحظه به شکل بت عیّار درآمدن و یا به گونههای عجیب و غریب درآمدن نهها... درمورد صورت و ریش دارم حرف میزنم بلم جان...
- ۹۷/۰۳/۱۲