کندهکاری
یک سری کلمات و جملات هست که هیچ چیز تغییرشون نمیده؛ نه زمان و نه حتی ضدشون. تاثیرناپذیر و جاودانه حک میشن روی لوح ضمیر، روی قاب قلب، حالا تو بیا عکس رو عوض بکن، رنگ بزن به دیوار ذهنت، اون پشت برجستگی اون کلمات باز خودنمایی میکنه. چرا؟ چون مهم بودند، چون از یه آدم مهم شنیده شدند، وای اگر این کلمات از جنس آتش باشن، همیشهی خدا میسوزوندت شعلهی حرارتشون، خاموش شدنی نیستند، ترمیم یافتنی نیستن؛ وای اگر ببینی بشنوی کلمهای را که جنسش سرما باشد، جنسش بیاحساسی باشد، تاابدالدهر وجودت رو زمهریری میکنه... خدا دهان ما و روح ما رو محفوظ بدارد.................. کلماتی که باید یه سوراخ پیدا بکنی در صخرهای، تپهای و اگر بشود درختی و پنهانشون کنی؛ ولی باز از زیر خاکستر دل در میآیند و تا آسمان خیال ریشه میدوانند و در ذهن بال و بر میگیرند... درختی باید که تا آخر تنهاش پر باشد از این کندهکاریهای نافرجام بیحاصل... گفتنی بودند، گفتنی نیستند...
- ۹۷/۰۵/۳۰