شرمساری و خاکساری
جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۰۰ ق.ظ
چرا بعدا بذار همین الان میگم.. ببخشید خدای من که من هیچ نیستم، هیچ کار درخوری انجام ندادهام، آدم مهمی نیستم وجود بیارزشی دارم؛ لااقل فعلا وضع بدین منوال است... خدای من! شرمندهام که بنده خوبی نیستم، من حتی برای بندگانت هم بهدردبخور نیستم، من اصولا بود و نبودم چندان تفاوت نمیکند، چه برسد به تو که از من به من آگاهتری، من دربرابر عظمت تو چگونه سرم را بلند کنم؟!.. شرمسارم، از خودم از داشتهها و نداشتههایم و از اینکه میدانم و نمیدانم، تنهایم و نیستم، تو را باور دارم و اینگونه در امواج متلاطم خودم را شکست خورده میبینم... خدا شرمندهام و این شرمندگی را با کسی تقسیم نمیکنم، خدای من مرا ببین و مگذار بیش از این درهم بشکنم و در پیشگاه وجدانم سرافکنده شوم... کمکم کن، کمکم کن ای مخاطب فریادهای بیچارگی...
- ۹۷/۱۰/۲۸