نوعی دیگر
میخواهم کمی هم به فکر خودم باشم، از این به بعد از آن خودم باشم، دلسوز خودم باشم، مفسر خودم باشم، عاشق خودم باشم، به دنبال اهداف و آرمان خودم باشم... در حال خودم باشم... هر کسی به خودش، برای خودش، ناراحت خودم باشم، گریان خودم باشم، خندان خودم باشم.. اما با این همه باز هم نگاه به کسانی دارم، تا دیگرانی نباشند که باشند این هدف میسر نمیشود. لااقل کسانی باید باشند که گند به حالت نزنند، ضدحال نباشند، اخیار کالخیار نباشند... آره بخدا، هر چه شد شد، هر چه شد.. بگذار فاجعه زودتر کامل شود، این زندگی جز مصیبت چیزی دربرندارد و انسانها جز با نفرت به پیش نمیروند.. میگویند عاشق شوید که که خودشان از پشت بهتان ضربه بزنند.. جهان جز خرافه و وهم و خشونت و شهوت نیست..
حالا دیدی گاه خودخواهی چه سرانجام دهشتناکی میتواند داشته باشد؟! اکثریت انسانها به این سمت و سو در حرکتند، خودشان نمیدانند...
- ۹۸/۰۱/۱۵