بای دیفالت
سه شنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰ ب.ظ
یکی از ایرادهای جدی من اینه که خوش سر و زبون نیستم؛ خیلی وقتها حرفهایی دارم که میتونم بزنم، خریدار هم داره یا احتیاط میکنم و به جهت نگاه موشکافانهام به کلمات دستانداز میخوره بهشون در فکرم و از خیرشون میگذرم یا بایدیفالت خجالتی بودنم ضایع میکنه مساله رو... یعنی تو بگو من بوعلی، مولوی، میرفندرسکی، هرکی، نمیشه در عمل آنچه که باید بشود.. الحاصل ماییم و این صفت ضایع.. البته که به نظر من مستمع سر ذوق آورندهای باید باشد که من حرف دلم را با شور و شوق بگویم وگرنه برای کسی که از حرف من فهمی ندارد و به من به دیده تردید و ابهام مینگرد چه بگویم... القصه حضرت حق ماییم و جمال منورت، دریاب ما رو...
- ۹۸/۱۰/۱۰
نقل این حرفا نیست، بیش از اندازه محافظه کاری برا همین نمیگی حرفاتو. باید بگم که اصلا مهم نیست چی میشه بعدش و باید حرفو زد و نخورد:)