چراغ کنشت
جمعه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۰۰ ب.ظ
دست این زندگی برایم رو شده! نه از بلاهایی که سرم میآورد و نه از تنگناهایی که مرا در آنها قرار میدهد و نه از بدحسابیهایش و نامردیهایش و واکنشهای غیر منتظرهاش، نه جا میخورم و نه چندان ناراحت میشوم و نه اصولا خشمگین.. در اوج تنگنا هم خوشم چون انتظاری ندارم از دشمنم.. وفا مجوی ز دشمن که پرتوی ندهد، چو شمع صومعه افروزی از چراغ کنشت!..
- ۰۰/۰۶/۱۹