مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

ته خط

شنبه, ۴ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۰۰ ب.ظ

 

 

لیاقت هیچ چیز را نداری، لیاقت زندگی، نفس کشیدن حتّی... خسته‌ام، گمان میکنم به نقطه آخر راه رسیده‌ام و بی حرکت و ترسی روی سنگی نشسته‌ام، تنها برای خودم و نگاهم را به هیچ جا دوخته‌ام و قلّاب فکرم را به خودم چسبانده‌ام، خیالم به خودم نگاه میکند و فکرم مرا برانداز میکند، رفیق تو کیستی؟ هر سه در سکوت کنار هم نشسته‌ایم و به هیچ جا نگاه می‌کنیم در حالیکه بازویمان را به زانویمان تکیه داده‌ایم، دوشادوش.. خیالم گاهی کامی از سیگار می‌گیرد و فکرم با انگشتانش ور میرود و من سرم را میان دو کف دستم گرفته‌ام و غصّه میخورم؛ به من نگاه میکند خیالم و بعد نگاهش را به افق می‌دوزد!...

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی