هواشناسی ۷
"حافظ این قصّه دراز است به قرآن که مپرس!"..
امروز هواگرم بود، آنقدر که احساس کردم اینکه آقای سلمانی میگفت موهایت مثل این استکه سوخته حقیقت دارد! همین در جاده میرفتیم و مغزم داشت میپخت، فرزاد برایم پادکستی فرستاد؛ بیوقفه گوش دادم، هم جالب بود و میشد همزادپنداری کرد و هم برای من هم این ارتباط با موسیقی و خاطراتی که دارم وجود دارد...
گاهی سکوت عافیتطلبی است، از روی مصلحت شخصی است، منفعتطلبی است، از روی ترس است، از روی دنیاطلبی و حفظ آبرو و تشخّص حبابیای است که برای خودمان قائلیم و گمان میکنیم دیگران نیز نسبت به ما دارند!.. در این لحظات لب به سخن باز کردن و دهان گشودن شجاعانه و در حکم یک قیام مسلّحانه است!... من گاهی شجاع میشوم، گاهی این خصلت را دارم که خودم را بالکل فدا کنم، برای چیزی کسی و امان از اینکه تو خودت را به تاب و تب بزنی و ببینی آنطور که فکر میکردی موضوع جدّی نبوده و نتیجهای نه برای تو که برای هیچکسی نداشته...
- ۰۰/۱۰/۱۷