مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

مچالگی

دوشنبه, ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، ۰۴:۰۰ ب.ظ

 

 

احساس خستگی و مچاله شدن میکنم، احساس حقارت حقیر شدن ناپدیدشدن هیچ شمرده شدن، احساس گرفتگی در گلو، بغض و فریاد، میخواهم فریاد بزنم که خالی بشوم، با کسی مرا کاری نیست و نه دعوایی با کسی دارم، میخواهم اشک بریزم ولی اگر گمان کردید جلوی شما کور خوانده‌اید، احساس میکنم در میان حقیرهای واقعی این احساس حقارت باعث شکست من است، چون من بلد نیستم تظاهر کنم و با اعتماد به نفس دروغین و رنگ‌آمیزی ریایی جوری خودم را عرضه کنم که انگار یگانه متخصّص عرصه‌ی زیستنم! میخواهم و لعنت به خواستن اصلا، میخواهم سکوت کنم، خسته‌ام و می‌خواهم سربلند و سر بالا زندگی کنم و و اگر نه رستگار بمیرم، هر چه زودتر بهتر.. اعتماد ندارم به هیچکس، حتّی شما که از سر دفع بطالت یا کنجکاوی میخوانید!.. میخواهم تا همیشه سکوت کنم و پنهان کنم این درد دویده به جانم را، لعنت که نمیشود..

  • م.پ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی