چیزی در من است که خسته است!
دوشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۱، ۱۲:۰۰ ق.ظ
میخوام یه کار خوبی شروع کنم امّا به خودم که برمیگردم انگار انرژی ندارم، حوصله ندارم... چطور باید بجنگم که ورق رو برگردونم، چطور امید به تغییر رو در خودم بپرورونم و چطور انگیزهی ادامه دادن رو در خودم بالا ببرم نمیدونم... چیزی درونم است که خسته است و میخواهد خستگیهایش را باور کنم.. تا کی با تو ای من خستهام کنار بیایم، چگونه تو را سر ذوق بیاورم که بیشتر از آنی نشاطوار بیاندازی از سر کلاه و هستی و مستی را یکی کنی و دولت پستی را برچینی؟!.. چیزی در من است که میخواهد بهتر باشد امّا خسته است...
- ۰۱/۱۲/۰۱