در یک زاویهای از خانه نشستم که سهسال پیش نشسته بودم.. یاد شعری افتادم که سهسال پیش گفته بودم.. یاد عکسی افتادم که سهسال پیش انداخته بودم.. یاد حس و حال سه سال پیش، بهتم زده از این گذشت زمان و این حالت تکراری نشستن و زل زدن و در فکر فرو رفتن... و به عادت سهسال قبل قرآن رو باز میکنم و دوباره همان آیات... اما وضع فرق کرده، نمیشه گفت فرق نکرده، اما چطوری؟! کجاش، چیش دقیقا عوض شده؟!... این حالت گنگ تکراری که در یک زاویهی شکسته بر انسان قائم میشود، برای خراب شدن انسان کافیه.. خدا نصیبتون نکنه...
- ۰ نظر
- ۰۴ خرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۰