درد بی درمان

همیشه میشنیدم به خصوص بزرگترا مادربزرگم یا پدربزرگم یکی خلاصه میگفت لکل داء دواء ( یعنی برای هر دردی دوایی است)...

میشنیدم که میگفتن حتی اون قدیم قدیما که از  قرص و کپسول و آمپولم خبری نبوده، برای هر مرضی خدا خواصی رو در گیاهی گلی چیزی تو همین طبیعت قرار داده بود تا شفادهنده باشه... یا همین عسل چقدر خاصیت داره اصن یه پارچه فایده است این عسل... یا زیتون یا ... تا همین امروزم دکترگیاهیا علفیا طبیبای طب سنتی عطاریا که بعضا بازارشون هم به نوعی گرمه شاید براساس همین اصل قدیمی و معتقد به چیزایی که دیگه دورشون هم گذشته میان نسخه تجویز میکنن... علم پیشرفت کرده شکی هم نیست. این روند پیشرفت تو قرن 21 بسیار سریعتر و شگفت انگیزتر هم شده که آمار اون خیلی جالبه و قابل توجهه که اینجا جاش نیست بهشون بپردازم... اما با توجه به همین پیشرفت هم چنان نظریات علمی همدیگر رو نقض میکنن.. یه اصل پذیرفته شده زیر سوال میره و یه فرضیه بطلانش محرز میشه... اصن این خاصیت علمه و پویایی اونم به همین نقد و اثباتاس؛ قطعی نبودن همین نظریات و فرضیات باعث ترقی فکرها و ابداعات ه...

حالا خیلی حرف نمیزنم و نمیخوامم زیاد وارد بشم چون سررشته ای ندارم... فلسفه علمم یه ماجرای دیگه ای برای خودش داره....

من فقط یه سوال دارم و داشتم و احتمالا خواهم داشت :

    یعنی واقعا درد بی درمانی غیر مرگ وجود نداره؟!!...

( میخواستم برای چاشنی ابیاتی که مدنظر داشتم رو بیارم ولی ترجیح میدم نیارم... هیچ چی زیادش خوب نیست...

دل رو میزنه...  زندگی غیر از شعر و فیلم ه (!)... به قول بوعلی سینای امین تارخی سریال بوعلی راز سلامتی، نگه داشتن حد اعتداله ؛ تو هر چیزی.. ؛ نه افراط نه تفریط... (لایری الجاهل الا مفرطا او مفرطا)..مابقی حرفا بماند..)

دنیای زیبای دنی

             ..."" دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات؟ / مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش...""

             ..."" تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا / حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی...""

وادی خاموشان

                 ..."" تا چند بر این کنگره چون مرغ توان خواند؟ / یک روز نگه کن که بر این کنگره خشتیم...""

                 ..."" عاقبت منزل ما وادی خاموشان است / حالیا غلغله بر گنبد افلاک انداز ""...

یا از لقمه شه یا از نطفه شه یا از تسمشه

آخه خوش انصاف این رسمشه؟ هر کی مطابق من نخواست و نگفت باید خرد بشه؟...

همین جمعه ای...

همین جمعه ای به واسطه برادر عزیزم که نیمچه دستی ( فکر کنم حدودا تا مچش بشه) بر آتش نقاشی داره رفتم افتتاحیه گالری آثار اساتید آبرنگ... اعتراف میکنم که اولین بارم بود کلا... خیلی قشنگ بود وای که چه لذتی بردم.. روحم تازه شد .. غیر قابل وصف ه حالم تو اون فضا... کاشکی نقاش بودم.. خوش به حالشون خدا حفظشون کنه...

لامصب توله سگ کصافط

دیدین بعضیا چقدر باادبن؟ چقدر معنا میتونه آخه پشت حرف آدم باشه...

لامصب که بعضیا میگن در اصل لامذهب بوده بدین معناست که تو چقدر روشن فکری نه اینکه چیز دیگه ها یعنی در قید و بند تفکر خاصی نیستی آدم روشنی هستی خلاصه زیاد بازت نمیکنم یعنی بازش نمیکنم... البته برداشت دیگه ای هم اهل لغت میکنن و اون اینه که چه بسا مصب همون مطب باشه و لامطب با طاء مشدد یک جوری داره جامعه و مسئولین رو از مشکلات رفاهی و معیشتی مردم آگاه میکنه و به فرض مثال حال و روز یک پزشک رو درنظر میگیره که چقدر واقعا جانگدازه که یه پزشک حاذق مطب نداشته باشه چقدر واقعا ...از طرفی هم میتوان به واژه مصب به معنای آن قسمتی که رود به دریا وارد میشه اشاره کرد یعنی به نوعی اون نقطه که دهانه روده و آب با شدت هست بله یعنی خلاصه خیلی زلال و پاک و جوشانی حالا جوشانم باز یه مقدار آدم رو به شک میندازه خیالتون راحت چیز خوبی ه خلاصه اش... ( ببخشید این بخش طولانی شد تکرار نمیشه)

 

توله سگم که یعنی توله ای که سگ مادر یعنی ماده میزاید؛ این حیوان بسیار نازنین و مامانی تشریف دارند؛ پس مراد از خطاب توله سگ یعنی حضرتعالی خیلی مامانی و جیگر تشریف دارید؛ جدا از اینکه سگم در نوع خودش حیوان نجیبی است حفظه الله..

 

کصافطم چه برداشت شده از کثافت بگیریم چه نه مشکلی پیش نمیاد دشواری ندلریم؛ چونکه کثافت در اصل به معنای فشرده و متراکم است یعنی لب مطلب اینه که جنابعالی خیلی آدم فشرده ای هستی حالا این فشردگی هم با ادبی که از گوینده سراغ داریم حتما فشردگی از علم و عمل ه و چیزای خوب ه ...  و اگرم خود کصافط منظور باشه که اصلا معنایی نداره. شک به دلتون راه ندین که این از بزرگواری ه طرف بوده که هم چنین حرفی زده اومده کظم غیظ کنه گفته یه چیزه بی ربطم بگیم که به جایی بر نخوره. مثلا همین شما ناراحت میشین اگه یکی بهتون بگه بابا تو خیلی عژکضی؟ میگی تو جواب خدا خیرت بده شما بیشتر... در هر صورت حرفای دیگه ای هم بود که گل میگیرم گل با گاف مرفوع در اصل

...

در آخر دعا میکنم گیر هم چنین آدمای نازنین ه عزیز نیافتین چون خیلی لامصب ه توله سگ ه کصافطن...

خب جلوی دهنتو بگیر حرف نزنی؛ میمیری مگه؟ شما ببخشید...

غربت

...""غربت آن نیست که مردم نشناسند تو را

                                                              غربت آن است که یاران ببرندت از یاد...""

    ** دعاگوی غریبان جهانم  ، و ادعوا بالتواتر و التوالی **

باران گرگ دیده ( مثلا من اوکی ام 1)

       "" باران که در لطافت طبعش خلاف نیست / در باغ لاله روید و در شوره زار خس""

       "" ز بی مقداری خار سر دیوار دانستم / که ناکس کس نمیگردد به این بالانشینی ها""

نعمات ، موقعیت ها و فرصت ها و الطاف الاهی همه و همه یک امکانند تا وجود ما شکوفا بشه..

از طرفی در این سراچه ترکیب هر چه ما تشنه تر و طالب تر و جویاتر، توشه ی مان پرباتر :

آب کم جو تشنگی آور به دست / تا بجوشد آبت از بالا و پست...

چشم دل باز کن که جان بینی / وآن چه نادیدنی است آن بینی ...

: "" ان لربکم فی ایام دهرکم نفحات الا فتعرضوا لها "" ...

   

** العطیات بقدر القابلیات** این ظرفیت دست های ماست این گنجایش دلهای ماست که اهمیت داره...

و اما سعدی که فهو المطلوب :  گلستان/باب هشتم/گفتار هجدهم:

                           

       .  ....   ■ شبانی با پدر گفت ای خردمند      مرا تعلیم ده پیرانه یک چند

                    بگفتا نیکمردی کن نه چندان          که گردد خیره گرگ تیز دندان         

و ...           

            

 

جهل مرصع

تو هم ؟!!!

دیلاق : برادر ییلاق ، خواهر قشلاق

میگن یه مثل عرب میگه : الطول طول النخله ، العقل عقل الصخله...

مضمونش: قدش اندازه نخله اندازه بزغاله میفهمه... 

البته لزوما بد نیستا ولی خب ...

بعضیا هم مثل کرگدنن اما دلشون اندازه دل گنجشکک اشی مشی ه ؛ این دیگه مثل نیست واقعیته

سلااااااام بزغاله

سلام گنجشکک ه اشی مشی