مصطفاشیسم

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

اینجا یک حکومت خودکامه خودخواسته است

مصطفاشیسم

فرار معنا ندارد،
ما محکوم به زیستنیم...

بایگانی

۲۵ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

 

 

با هیچکس سنخیّتی ندارم، حوصله‌ی هیچکس را ندارم، میخواهم تنها باشم...!

 

 

بیزارم از همه چیز و همه کس!...فاصله‌ی باریکی است بین بیزاری و تنفّر!

 

 

آدم باید کسی را دوست بدارد که سرش به تنش بیارزد؛ قدر محبّت بشناسد، دوست داشتنت را اهمیّت بدهد و تو را متقابلا دوست بدارد؛ برای خودش شخصیّت قائل باشد و برای تو نیز؛ آدم باید کسی را دوست بدارد نه از سر تفنّن و نه از روی امتحان! دوستی برای گذران چندروز نیست، دوستی گرچه چندروزه هم باشد آثارش یک عمر با تو قدم میزند... برای همین سعی میکنم من بعد دیگر هر کسی را دوست ندارم و دوست نپندارم، از یاد ببرم چه کسانی را دوست داشته‌ام که اثرات مخرّبی بر روح و قلبم گذاشته‌اند و مرا تنهاتر کرده‌اند، از هر کسی انتظار دوستی نداشته باشم و در نهایت تا مطمئن نیستم از عهده‌ی دوستی بر می‌آیم یا نه به کسی لبخند نزنم، دیگران را در محذوریّت قرار ندهم و به کسی جفا نکنم...

 

 

 

بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش، آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت...

به چه زبانی باید بگوییم که ما زخم خورده‌ایم، از نگاه شما، تکلّم ناشیانه شما، قدمهای خودخواهانه شما؟ به چه زبانی باید گفت که ناامیدیم از وفا و دوستی شما؟ از وعده‌ی ما شدن شما، از تکرار دروغ ما بودن شما؟ به چه بیانی باید گفت که خسته‌ایم از پوچی‌ای که دستان نامهربان شما به ما هدیه کرد؟ خسته‌ایم، به چه زبانی باید گفت که بریده‌ایم دل از نخ بادبادکهای رویا، دست شسته‌ایم از حبابهای توخالی مهر، سرد و منجمد مبهوت بازی ریاکارانه‌ی شما خسته‌ایم از دویدن در پی سراب عشق، تشنه و حیران مانده‌ایم؟! به چه زبانی بگوییم که از یادکردنتان مو به تنمان سیخ میشود و میدان جلوه‌ی احساس‌مان تماما در ظلمانی‌ترین لحظات شب بی ماه دفن میشود؟!!..

 

 

گاهی که اینطور میشوم احساس میکنم که توپ هم نمیتواند تکانم بدهد؛ فارغ ترین و آزادترین مرد جهانم و اصلا گور بابای عالم و آدم! یک احساس پوشالی توخالی ولی دلچسب و به شدت قوّت‌دهنده و قدرتمند، درونم نفوذ میکند و چارستون بدنم را میسازد؛ انگار کوه عظیمی‌ام که در شب تاریک هم چنان ایستاده است و کوه است، هم چنان کوه است!... چقدر همه چیز کصشر است! ریدم به این زندگی و این خلقت باشکوه پهناور!...